شهید شیخ احمد کافی رضوان الله تعالی علیه
شهید شیخ احمد کافی رضوان الله تعالی علیه
اعتقاد به معصومیت همه ی انبیا(نه تعدادی از آنها)در اسلام نمود خاصی دارد که آنرا از سایر ادیان جدا کرده است...
مثلا ما در مسیحیت آیاتی را میبینیم که به حجت های خدا(انبیا)نسبت هایی داده شده که انجام آن برای انسان معمولی زشت است....
در ادامه ی مطلب نظر اسلام را در این باره جویا میشویم.
بسم الله الرحمن الرحیم
در میان کتب آسمانی،قرآن کریم تنها کتابی است که از روز رستاخیز به تفصیل سخن رانده شده ودر عین اینکه تورات،نامی از این روز به میان نیاورده و انجیل جز اشاره ی مختصری به آن نموده،در قرآن کریم در صدها مورد با نام های گوناگون،روز رستاخیز را یاد کرده(مثلا این آیه:اقترب للناس حسابهم وهم فی غفلة معرضون) و سرنوشتی را که جهان و جهانیان در این روز دارند،گاهی با اجمال و گاهی با تفصیل بیان میکند.
ادامه را در ادامه ی مطلب میخوانیم
بسم الله الرحمن الرحیم
معارف اسلامی در قرآن،از راه های گوناگونی بیان شده است و راه های نامبرده به طور کلی به دو طریق ((ظاهر))و ((باطن)) منقسم میشود؛
حرف قرآن را بدان که ظاهریست/زیر ظاهر باطنی بس قاهری است.
بیان از طریق ظاهر بیانی است که مناسب سطح افکار ساده ی عامه میباشد به خلاف طریق باطن که اختصاص به خاصه دارد و با روح حیات معنوی درک میشود.
بیانی که از طریق ظاهر سرچشمه میگیرد خدای متعال را فرمانروای علی الاطلاق جهان آفرینش معرفی میکند که سراسر جهان ملک اوست،خداوندِ جهان فرشتگان بسیار بیرون از شمار افرید که فرمانبران و مجریان اوامری هستند که به سوی جهان صادر می فرماید و هر بخش از آفرینش و نظام آن ارتباط به گروه خاصی از فرشتگان دارد:
تنزل الملائکة و الروح فیها باذن ربهم من کل امر
ادامه ی مطلب را بزنید.
برخی گمان می کنند بر امامت امیر المؤمنین(ع) و نص بر فضایل ایشان تواتری وجود ندارد و در پی آن بطلان عقیدۀ شیعه را ثابت می کنند که ما در ذیل به این بحث می پردازیم.
نه تنها شیعه معتقد است که در مورد فضائل علی(ع) تواتر وجود دارد، بلکه اهل سنت نیز اگر به کتاب های خود مراجعه نمایند، چنین تواتری را درخواهند یافت و ما می گوییم روایاتی که در کتاب های شیعه و مستند به همان تعداد اندک از صحابه باشد، با توجه به قرائن و شواهد دیگر برای ما کافی بوده و نیازی به تواتر نداریم، ولی با این وجود، فرض را بر این می گذاریم که گویا ما در کتب شیعه هیچ روایتی در این مورد نداشته و تنها می خواهیم از کتاب های اهل سنت عقیده مان را به اثبات برسانیم. دانشمندان ما اثبات نموده اند که در کتاب های اهل سنت نیز، مدعای ما به تواتری که مورد پذیرش همه می باشد، نقل گردیده است![۱] آیا راهی بهتر از این برای اثبات حقانیت شیعه وجود خواهد داشت؟! خلاصه آن که ما در مباحثات علمی خود تواتری را نقل می نماییم که مورد پذیرش اهل سنت نیز باشد. خواه راویان آن مورد پذیرش ما باشند و یا نباشند. با مراجعه به کتب منطقی درمی یابیم که این شیوه، یکی از بهترین راه های اثبات مدعی می باشد . علاوه بر این که اصولاً در تواتر نیازی به مورد قبول بودن راوی نیست، چون اگر راوی حدیثی کاملاً مورد قبول باشد، با روایت یک نفر (خبر واحد) نیز به نتیجه مطلوب خواهیم رسید و نیازی به تواتر نخواهد بود. بر این اساس، تواتر در مواردی کاربرد دارد که یکایک راویان مورد تأیید نباشند، ولی نقل روایتی از سوی تعداد زیادی از راویان، این برداشت را به انسان بدهد که غیر ممکن است آنها با نقشه قبلی اقدام به نقل آن روایت نموده باشند و ممکن نیست چنین خبری دروغ باشد.
. میتوانید به کتاب های الغدیر، احقاق الحق، عبقات الانوار و سایر کتاب هایی که در این زمینه نگاشته شده، مراجعه فرمایید .
لطفا به ادامه مطلب بروید جالبه
حیا و عفاف یک از ویژگی های فطری هر انسانی است. هر انسانی چه مسلمان، چه مسیحی، چه یهودی چه زرتشتی از زمان تولد این خصلت نیکو را به همراه دارد. حتی مشرکان و کافران نیز این ویژگی را در خود دارند ولی آن را به فراموشی سپرده اند. یعنی در هر انسانی صرف نظر از دین و عقیده، تمایل برای حفظ حجاب و عفاف وجود دارد.
نقطه ی آغاز این موضوع را می توان زمانی دانست که آدم و حوا از میوه ی ممنوعه ی بهشتی خوردند و به خاطر همین سرپیچی از سفارش خداوند، لباس ها و پوشش های بهشتی آن ها ناپدید شد.
«فَوَسْوَسَ لَهُمَا الشَّیْطَانُ لِیُبْدِیَ لَهُمَا مَا وُورِیَ عَنْهُمَا مِن سَوْءَاتِهِمَا وَقَالَ مَا نَهَاكُمَا رَبُّكُمَا عَنْ هَذِهِ الشَّجَرَةِ إِلاَّ أَن تَكُونَا مَلَكَیْنِ أَوْ تَكُونَا مِنَ الْخَالِدِینَ * وَقَاسَمَهُمَا إِنِّی لَكُمَا لَمِنَ النَّاصِحِینَ * فَدَلاَّهُمَا بِغُرُورٍ فَلَمَّا ذَاقَا الشَّجَرَةَ بَدَتْ لَهُمَا سَوْءَاتُهُمَا وَطَفِقَا یَخْصِفَانِ عَلَیْهِمَا مِن وَرَقِ الْجَنَّةِ وَنَادَاهُمَا رَبُّهُمَا أَلَمْ أَنْهَكُمَا عَن تِلْكُمَا الشَّجَرَةِ وَأَقُل لَّكُمَا إِنَّ الشَّیْطَآنَ لَكُمَا عَدُوٌّ مُّبِینٌ»(آیات 20 الی 22 سوره ی أعراف)
ترجمه: پس«وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنسَ إِلَّا لِیَعْبُدُونِ * مَا أُرِیدُ مِنْهُم مِّن رِّزْقٍ وَمَا أُرِیدُ أَن یُطْعِمُونِ * إِنَّ اللَّهَ هُوَ الرَّزَّاقُ ذُو الْقُوَّةِ الْمَتِینُ * فَإِنَّ لِلَّذِینَ ظَلَمُوا ذَنُوبًا مِّثْلَ ذَنُوبِ أَصْحَابِهِمْ فَلَا یَسْتَعْجِلُونِ * فَوَیْلٌ لِّلَّذِینَ كَفَرُوا مِن یَوْمِهِمُ الَّذِی یُوعَدُونَ»(سوره ی الذاریات آیات 56 تا 60)
ترجمه: و جن و انس را نیافریدم جز براى آنكه مرا بپرستند * از آنان هیچ روزی اى نمىخواهم و نمىخواهم كه مرا خوراك دهند * خداست كه خود روزى بخش نیرومند استوار است * پس براى كسانى كه ستم كردند بهرهاى است از عذاب همانند بهره عذاب یاران [قبلى]شان پس [بگو] در خواستن عذاب از من شتابزدگى نكنند * پس واى بر كسانى كه كافر شدهاند از آن روزى كه وعده یافتهاند.
البته شاید از خود بپرسید که خدا چه نیازی به عبادت ما دارد تا ما را بیافریند. جواب شما این است که مطمئنا خدا به هیچ یک از مخلوقات خود و هیچ یک از اعمال آنان نیازمند نیست و آفرینش انسان و سایر مخلوقات تنها از روی لطف خداوند بوده است.
اگر شما بپرسید: لطف یعنی چه؟ من خواخطبه ی غدیر که قوی ترین سند در اثبات حقانیت شیعه ی دوازده امامی است در بسیاری از منابع مکتوب معتبر اهل سنت موجود است، اما جای تعجب دارد چرا علمای اهل سنت 1400 سال این سند محکم را مخفی نگاه داشته اند و به طور روشن به مسلمانان ارائه نکرده اند. در ادامه شما متن کامل خطبه غدیر و منابع معتبر اهل سنت که این خطبه در آن ها ذکر شده است را مشاهده خواهید کرد.
متن کامل خطبه ی غدیر به زبان فارسی
منابع معتبر اهل سنت که حدیث غدیر در آن ها ذکر شده است:جهت رفع وسوسه ها
روایت شده است که برای رفع وسوسه ها این دعا را بخوانید :
(( اعوذ باالله القوی من الشیطان الغوی و اعوذ بمحمد الرضی من شر ما قدر و قضی و اعوذ باله الناس من الجنه و الناس اجمعین ))
مفاتیح 12 ص 1081دعا جهت زیادی قوه حافظه
شیخ بهائی (ره) در کتاب مخلاط برای زیادی قوه حافظه فرماید ایندعا را بخوانند:
(( اللهم ارزقنی فهم النبیین و حفظ المرسلین و الهام الملائکه المقربین امین رب العالمین ))
معراج الذاکریناوقات اجابت دعا
حضرت امام صادق علیه السلام فرمودند : دعا در چهار هنگام بخوانید اول هنگام وزیدن بادهای تند /دوم هنگام برطرف شدن سایه ها در ظهر/ سوم هنگام امدن باران /چهارم هنگام ریخته شدن خون مومن برزمین در جهاد یا غیر ان در این موارد درهای اسمان باز است
اصول کافی
برخی اوقات دیگر:
بعضی وقتا از خودم خسته می شم که چرا من نمی تونم ادم خوبی باشم وقتی بی دلیل سریع عصبانی می شم و تمام وجود منا فرا می گیره اون موقع به هیچی فکر نمی کنم بعدا وقتی اروم می شم اینقدر ناراحت هستم که فکر می کنم دیگه زمین و زمان با من لجا اخه برای چی من نمی تونم گاهی با خودم می گم چی می شد من یه ادم همه چیز تموم باشم و اگر هم بخوام خطایی کنم نتونم یعنی اون ادمای بزرگ که من می شناسم همه هم اونا را می شناسند چیکار کردند که این قدر با ثبات هستند چی دیدند چی شد که اونا اینطور شدند گاهی وقتا هم اونقدر اعصابم خورده که نعوذ باالله ب
شیطان از طریق عجب و خود بینی انسان بر او مسلط می شود
روزی حضرت موسی علیه السلام نشسته بود گه ناگهان شیطان در حای که کلاه دراز و رنگارنگی بر سر داشت به سوی حضرت موسی (ع) رفت وقتی نزدیک حضرت شد کلاه خود را برداشت و خدمت ان حضرت ایستاد و سلام کرد حضرت موسی فرمودبا نام و یاد خداوند مهربان.
در این پست چند نمونه حکایتهای پند آموز بخوانیم.
الله کیست؟
چرا خدا را نمیبینیم؟
شک کردن و سوال پرسیدن نشانه ی تکامل عقل است.هر کس عقلش کاملتر باشد بیشتر به دنبال یافتن مجهولاتش می رود و این در غریزه ی آدمی است.
هر انسان عاقل ممکن است برایش این سوال پیش بیاید که چرا پروردگار جهانیان را نمیبینیم؟
قرآن در این باره موضع گیری جامعی دارد.
میفرماید:
اینما تُوَلّوا فتَمَّ وجه الله
یعنی به هر طرف که رو کنید،رو به خدا هستید و وروی خدا با شماست.
و آیات دیگر مانند این.
همچنین در حدیث است از پیامبر اسلام(ص)که اگر با طنابی هفت طبقه در زمین فرو روید به سمت خدا میروید.
ما در ادامه ی مطلب با برهانی محکم اثبات میکنیم که چرا خدا را نمیبینیم؟
الله کیست؟
در قرآن کریم دلیل وجود خداوند و دلیل یگانگی خدا یکی است.همان چیزی که دلیل بر وجود خداست همان چیز عینا دلیل بر وحدت ذات احدیت است.
بحث را اینگونه مطرح میکنیم------>یگانگی مساله ی وجود و وحدت صانع در قرآن
فلاسفه معمولا بحث واجب الوجود و بحث توحید واجب الوجود را جدا ذکر میکنند و همچنین متکلمین اسلامی که از فلاسفه پیروی کرده اند.ولی در قرآن این طور نیست.
یعنی این طور نیست که در یک جا دلیل بیاورد که خالق و واجب الوجود و ذاتی که او قائم به خود است و قائم به غیر نیست وجود دارد،و در جای دیگر دلیل بیاورد که خالق واجب الوجود یکی است و دو تا نیست.
و این نکته ی عجیبی است از قرآن!
باقی در ادامه ی مطلب
ای بسا افرادی که با دل دادن در آوای خوش الهی این کتاب را حق دانسته و این کتاب را آسمانی تلقی کرده اند
متاسفانه بسیاری که قرآن را مورد سوال قرار میدهند تا به حال یکبار قرآن را نخوانده اند.بهترین مطلبی که صلاح دیدیم در وب قرار دهیم همین است:
ادامه ی مطلب را میخوانیم
از آنجا که خدواند از آگاهان عهد گرفته که حقایق را روشن کنند و رسالت سنگینی را بر دوش آنها گذاشته بر خود دیدیم تا پاسخی بدهیم به آن دسته عقایدی که دین منشا دین را جهل وترس،عوامل اقتصادی و نیاز های اخلاقی و اجتماعی بشر معرفی میکنندو میخواهند اساسا دین را باطل کنند و آن را مجعول نشان دهند..
هر چند در این وبلاگ ما قصد مطرح کردن مطالب معرّف معارف اسلام را داریم ناچار شدیم تا به این شبه پاسخی بدهیم...
با هم ادامه ی مطلب را میخوانیم.
در آيات قرآن مجيد حدود بيست مرتبه به عرش الهى اشاره شده است اكنون اين سؤال مطرح كه منظور از عرش خدا چيست؟
بارها گفته ايم الفاظ ما كه براى بيان مشخصات زندگى محدود و ناچيز ما وضع شده نمى تواند به درستى بيانگر عظمت خداوند و حتى عظمت مخلوقات بزرگ او باشد، به همين دليل با استفاده از معانى كنائى اين الفاظ شبحى از آن همه عظمت را ترسيم مى كنيم.
و از جمله الفاظى كه اين سرنوشت را پيدا كرده است كلمه «عرش» است كه در لغت به معنى «سقف» يا «تخت پايه بلند» در مقابل كرسى كه به معنى تخت پايه كوتاه است آمده، سپس اين كلمه در مورد تخت قدرت خداوند به عنوان عرش پروردگار به كار رفته است.
در اينكه منظور از عرش خدا چيست و اين كلمه كنايه از چه معنائى مى باشد؟ مفسران و محدثان و فلاسفه سخن بسيار گفته اند.
باقی در ادامه ی مطلب
بسم الله الرحمن الرحیم
گاهی سوال میشود که آیا خداوند میتواند مانند خودش را بیافریند؟اگر میتواند پس تعدد خدایان ممکنم است و اگر نتواند قدرت خدا محدود میشود(!!!!)و یا اینکه آیا خداوند میتواند جهان را در تخم مرغی جا دهد به طوری که نه تخم مرغ بزرگ شود و نه جهان کوچک شود؟
در ادامه ی مطلب پاسخی به این سوال میدهیم که تا حدودی جهان بینی اسلامی را برای ما روشن میکند.
یکی از صفات خداوند متعال قدرت بی پایان اوست که در سایر پست ها بیان شد.وسعت آسمان ها و کهکشان ها و منظومه ها،کثرت و عظمت کرات،تنوع گوناگون موجودات و...همه نشانه ای از قدرت بی پایان خداوند است،
در ادامه ی مطلب ما به گوشه ای از آیاتی که دالّ بر قدرت خداوند میباشد اشاره میکنیم که زنده کردن مجدد انسان ها را دلیل بر قدرت خداوند آورده است.همچنین گذری هم بر کتاب مقدس مسیحیان انجیل(=همان کتابی که از طرف خداوند به واسطه ی پیامبر بزرگش حضرت عیسی نازل شده.ولی افسوس که قدر ندانستند!)میزنیم تا ببینیم قدرت خدا در آیین مسیحیت چگونه تعریف شده است(برای آشنایی بیشتر و مستند از انجیل اینجا کلیک بفرمائید)
بسم الله الرحمن الرحیم
نعمت های بهشت(جسمانی)
بهشت یعنی کانون انواع بهشت ها و لذت ها.در زیر به طور بسیار مختصر و تقریبا فهرست وار نعمت های جسمی بهشت را معرفی میکنیم:
1-باغ های بهشتی که در بیش از 100 آیه قرآن مجید آمده.
2-قصر ها ی بهشتی که با تعابیری مانند مساکن طیبة میفهماند که تمام مزایا را دارد.
3-فرشها و تخت های گوناگون که مومنین بر روی انان مینشینند و لذت معنوی هم از دیدار یکدیگر میبرند.
4-غذاهای بهشتی که با تعبیر مما یشتهون معنای وسیعی پیدا میکند.
5-شراب های طهور که با تعبیر لذة للشاربین آمده که زلال و خوشببسم الله الرحمن الرحیم
پس از ارسال پست های این وبلاگ جای سوالی با توجه به مسائل روز پیش می آید و آن اینکه اگر دین به زندگی محتوا میدهد و انسان را از تحیر و سرگردانی نجات میدهد،اگر باعث کمال و سعادت و عدالت اجتماعی میشود پس چرا مسلمانان به این نتایج نرسیده اند؟
بنازم گردش چرخ و فلک را(!)
امیرالمومنین زودتر از هر کسی به این نتیجه رسید و فرمود((الایمان اقرار باللسان و معرفة بالقلب و عمل بالجوارح))ایمان اقرار به زبان و شناخت قلبی و عمل با اعضا و جوارح است.
روشن است که دین و ایمان اغلب مسلمانان از مرحله ی اول تجاوز نکرده و به تعبیر قرآن هنوز ایمان در دل هایشان نفوذ نکرده.
امام صادق(ع)میفرماید:((لا معرفة الا بالعمل فمن عرف دلته المعرفة علی العمل و من یعمل فلا معرفة له))،شناخت و معرفت نیست مگر با عمل و هر کس معرفت پیدا کرده به عمل راهنمایی میشود.پس هر کس معرفت ندارد عمل هم ندارد.
با خود اندیشیدیم که قرآن مسلمانان را برتر میداند(انتم الاعلون ان کنتم مومنین).اما اکنون در جهان رتبه و مقام خاصی ندارند.چرا؟چون قرآن خودش گفته((ان کنتم مومنین))اگر ایمان داشتید. که مسلمانان نمیدانند!.آنها و یا ما نمیفهمیم این که قرآن میگوید شما بهترین امت هستید چون امر به معروف و نهی از منکر میکنید یعنی چه؟
با خود گفتم این همه مشکل که در جامعه ی مسلمانان وجود دارد،به راحتی با نهی از منکر و امر به معروف مرتفع میگردد...خلاصه این که فواید و آثار هنگامی ظاهر میشود که ایمان به قلب رسیده و از قلب بوسیله عمل در جوارح و اعضا ظاهر شود....
کدام حق است؟
مدتی تحقیق شد تا توانستیم این اثر تطبیقی را خدمت شما عرضه کنیم.
امیدواریم در ادامه ی مطلب متوجه حقایقی شوید و از آن استفاده ی مفیذد را ببرید.
در ضمن کپی برداری از این پست برای همه آزاد است تا به گوش همگان برسانند.
در ضمن در این اثر تنها به مقایسه اکتفا نمودیم و نتیجه را بر عهده ی شما گذاشتیم.
بسم الله الرحمن الرحیم
اخیرا در برخی سایت ها و وبلاگ ها دیده شده که ضلالت را به خداوند نسبت میدهند.
از آنجا که این بحث در قرآن وارد شده جزو معارف اسلامی محسوب میشود ولی از انجا که جزو قضایای مشبه میباشد بر عهده ی متکلمین است.
ما نیز قصد وارد کردن چنین بحثی را نداریم.ولی از آنجا که مربوط میشود به تعالیم ناب اسلامی برخود دیدیم تا اهداف زیر را در این پست دنبال کنیم:
1)تفهیم بحث ضلالت و گمراهی
2)معرفی خداوند به عنوان سرچشمه ی اصلی هدایت نه گمراهی به معنای رایج آن.
3)معرفی ابعاد تازه ی گمراهی و ضلالت
4)پاسخ گویی به برخی شبهات.
با هم ادامه ی مطلب را در این باره میخوانیم:
بسم الله الرحمن الرحیم
در ادامه ی مطلب بر خود دیدیم به برخی از دانشمندان اسلامی که تا حد زیادی در تکامل علوم غربی نقش داشتند را به طور خلاصه معرفی کنیم.و سپس وضع علمی مسیحیان را در قبل از رنسانس مقایسه کنیم
بسم الله الرحمن الرحیم
اولین سوالی که در رابطه با عقاید شیعه مطرح میشود این است که امام کیست؟
ضرورت وجود امام چیست؟چه دلایلی برای وجود امام موجود است که با استناد عقل و منطق آن را بتوان پذیرفت.
در ادامه ی مطلب ابتدا به ((امام))میپردازیم و سپس ٣ دلیل ساده و محکم برای اثبات مدعا می آوریم
...از نظر قرآن و سنت و ضرورت عقلی،عصمت یکی از شرایط اساسی امامت میباشد و غیر معصوم هرگز لایق این مقام نمیباشد.زیرا تا زمانی که امام یا پیامبر معصوم باشند مردم میتوانند به آنها اطمینان کنند و دستور زندگی خود را از آنها به طور کامل بگیرند.
اما زمانی که معصوم نباشند یا عصمت نداشته باشند ممکن است پیام الهی به مردم نرسد و مردم از هدایت بهره مند نشوند.
شیوه ی تعیین امام
بعد از اینکه صفات و ویژگی های امام را شناختیم باید بدانیم که چنین امامی چگونه تعیین میشود.در جوامع امروز بهترین راه برای تعیین هر مقام و مسئولی انتخابات است اما این انتخابات ممکن است راه حل باشد اما همیشه راه حق نیست.زیرا انتخابات هرگز واقعیت را تغییر نمیدهد.نه حقی را باطل و نه باطلی را حق میکند.گرچه در مقام عمل اکثریت مورد نظر قرار میگیرد ولی این دلیل حقانیت انتخاب شدگان نمیباشد.
باقی در ادامه ی مطلب
دلایل عقلی بر امامت و ولایت علی(علیه السلام)
در مباحث قبل با صفات و ویژگی هایی که امام حتما باید دارا باشد،آشنا شدیم.اکنون باید بررسی کنیم که امام بحق بعد از پیامبر(ص)کیست؟وآن ویژگی ها در چه کسی بوده تا آنچه عقیده داریم با استدلال های نقلی و عقلی تقویت شده و در ضمن بتوانیم راهنمای گمراهان باشیم.
بسم الله الرحمن الرحیم
خداوند میفرماید:انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا{سوره ی احزاب،آیه ی 33}
یعنی :خداوند اراده کرده که ناپاکی و آلودگی را از شما اهل بیت برطرف کرده و شما را پاک و طاهر گرداند.
این آیه که به آیه ی تطهیر مشهور است به قدری از منابع مختلف نقل شده که به حد تواتر رسیده است.
در این پست به بیان برخی از احادیث(حتی از منابع اهل سنت)پیرامون عصمت و اینکه این آیه مربوط به حضرت علی و فرزندانشان میباشد میپردازیم(شاید برخی از اهل تسنن بگویند ما منابع ذکر شده را قبول نداریم.ما هم در پاسخ میگوییم قبول نداشته باشید...ما از کتب علمای اهل سنت ذکر میکنیم)و سپس اشکالی را که مطرح کرده اند پاسخ میدهیم.
آیا حضرت علی(ع)در رابطه با اینکه خلافت حق خود اوست صحبتی نکرده؟
بهتر است قبلا از هر چیز مساله را به شکل ((انتقاد از خلفا))بیان کنیم.
برخی این شبه را مطرح میکنند که اگر خلافت حق حضرت علی بود پس چرا سکوت کرد و هیچی به خلفا نگفت؟
در ادامه ی مطلب بخش هایی از نهج البلاغه را به عنوان نمونه ذکر میکنیم که در
ابوبکر حدیثی را از پیامبر اکرم(ص)نقل میکند بدین مضمون:ما جماعت انبیا ارث نمیگذاریم.یا ((ما جماعت انبیا صدقه باقی نمیگذاریم))
در واقع برای اینکه عمل قصب فدک را توجیه کند این حدیث را نقل میکند.
در ادامه ی مطلب این حدیث را با هم بررسی میکنیم
گاه ناآگاهان، به زوّار قبور ائمّه دین، برچسب ((شرک)) مى زنند، به یقین اگر مفهوم زیارت و محتواى زیارت نامه ها را مى دانستند، از این سخن شرمنده مى شدند.
هیچ آدم عاقلى پیامبر(صلى الله علیه وآله)یا امامان علیهم السلام را پرستش نمى کند، اصلا به فکر کسى چنین مطلبى خطور نمى کند، و همه مؤمنان آگاه براى اداى احترام و طلب شفاعت به زیارت مى روند.
برای آگاهی از این توحید به ادامه ی مطلب مراجعه کنید.
در تاریخ اسلام قرن ها مسلمانان براى زیارت پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) و قبور بزرگان بقیع «شدّ رحال» مى کردند (به این قصد بار سفر مى بستند) و حرکت مى کردند و کسى مشکلى نداشت.
تا این که نوبت به ابن تیمیّه در قرن هفتم رسید. او پیروان خود را از این کار منع کرد و گفت: «شدّ رحال» فقط براى زیارت سه مسجد جایز و بقیّه ممنوع است و در این باره به حدیثى از «ابوهریره» استناد جست.
ابوهریره مى گوید: پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) فرمود: «لا تشدّ الرحال إلاّ إلى ثلاثة مساجد; مسجدى هذا و مسجد الحرام و مسجد الأقصى; بار سفر را جز براى سه مسجد نمى بندند، مسجد من و مسجدالحرام و مسجد الاقصى».(1)
...گاهی اهل تسنن یا وهابیون مى گویند ساختن بنا بر قبور سبب پرستش قبرها مى شود و این حدیث نبوى گواه بر عدم جواز آن است: «لَعَنَ اللهُ الْیَهُودَ اتَّخَذُوا قُبُورَ أنْبِیَائِهِمْ مَسَاجِدَ; خداوند یهود را لعن کرد زیرا قبور پیامبرانشان را مسجد قرار دادند».(1)
نقد این حدیث در ادامه ی مطلب
حدیثى از صحیح مسلم نقل مى کنند که ابوالهیّاج از پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) چنین روایت کرده است: «قال لى على بن ابى طالب ألا ابعثک على ما بعثنى علیه رسول الله(صلى الله علیه وآله) أن لا تدع تمثالا إلاّ طمسته و لا قبراً مشرفاً إلاّ سویته; آیا به تو مأموریّتى بدهم که رسول خدا (در....) به من مأموریت داد: هر تمثال (ذى روحى) دیدى محو کن و هر قبر بلندى دیدى صاف نما».(1)
بر اثر برداشت کاملا نادرستى که بعضى، از این حدیث داشتند، کلنگ به دست گرفته و تمام قبور بزرگان اسلام را ویران کردند، به استثناى قبر مطهّر پیامبر(صلى الله علیه وآله) و قبر خلیفه اوّل و دوّم که در کنار قبر پیامبر(صلى الله علیه وآله) بود به حال خود رها ساختند، استثناهایى که هیچ دلیلى براى آن نمى توان یافت.
نقد حدیث در ادامه ی مطلب
...یکی از دلایلی که اهل سنت از پذیرفتن ولایت امیر المومنین علی(ع)می آورند این است که میگویند پیامبر چندین هزار نفر را در بیابان زیر گرمای وحشتناک نگه داشت تا بگوید هر کس مرا دوست دارد علی را دوست بدارد.این معنی به ده دلیل غیر قابل پذیرش میباشد.
در ادامه ی مطلب این ده دلیل را میخوانیم.همچنین تقاضا داریم اگر دلایل دیگری دارید ما را بهره مند گردانید
...تعداد صفحات : 4